English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6511 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mixture control U کنترل مخلوط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
Other Matches
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
blenders U مخلوط کن
mixer U مخلوط کن
mixers U مخلوط کن
blender U مخلوط کن
mixtures U مخلوط
confused U مخلوط
mixed U مخلوط
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
mixture U مخلوط
composite U مخلوط
blent U مخلوط شد
blend U مخلوط
compost U مخلوط
blending U مخلوط
macedoine U مخلوط
hash U مخلوط
blends U مخلوط
admixture U مخلوط
admixtion U مخلوط
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
mingled U مخلوط کردن
gas mixture U مخلوط گاز
hot mixer U مخلوط کننده
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
rich mix U مخلوط پر مایه
staffs U مخلوط سیمان و گچ
weak mixture U مخلوط ضعیف
homogeneous mixture U مخلوط همگن
mixtures U بتن مخلوط کن
staffed U مخلوط سیمان و گچ
staff U مخلوط سیمان و گچ
mixture U بتن مخلوط کن
lean mixture U مخلوط رقیق
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
melange U مخلوط امیختگی
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
syncrasy U مخلوط کردن
miscible U مخلوط شدنی
intercarrier beat U زنه مخلوط
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
mixed crystal U کریستال مخلوط
mixed gas U گاز مخلوط
hash U مخلوط کردن
solid solution U کریستال مخلوط
ternary mixture U مخلوط سه تایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
immiscible U مخلوط نشدنی
porridge U چیز مخلوط
powder mixer U گرد مخلوط کن
mell U مخلوط کردن
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
interlard U مخلوط کردن
intermeddle U مخلوط کردن
terpenoid U مخلوط باترپن
mixed glue U چسب مخلوط
unscourced wool U پشم مخلوط
confect U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
mixers U مخلوط کننده
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
laudanum U مخلوط افیون
admix U مخلوط کردن
mix U امیزه مخلوط
meddles U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
melts U مخلوط کردن
cryogen U مخلوط سرمازا
mixer U مخلوط کننده
puddle U مخلوط کردن
concrete mix U مخلوط بتن
mixing U مخلوط کردن
mixes U مخلوط ترکیبی
melt U مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
mixes U امیزه مخلوط
blent U مخلوط کرد
blend U مخلوط امیختگی
blends U مخلوط امیختگی
mingling U مخلوط کردن
mix U مخلوط ترکیبی
commix U مخلوط کردن
unadulterated U مخلوط نشده
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
blends U مخلوط کردن
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
mishmash U مخلوط اش شله قلمکار
miscible U مخلوط شدنی امیزنده
tempered U مخلوط کردن مزاج
burden U مخلوط کردن بار
burdens U مخلوط کردن بار
mixture of tar and bitumen U مخلوط قطران و قیر
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
commingle U بهم مخلوط کردن
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
temper U مخلوط کردن مزاج
mixes U مخلوط کردن ترکیب
tempers U مخلوط کردن مزاج
mixed crude oil U نفت خام مخلوط
composite lightweight concrete U بتن سبک مخلوط
souse U با ترشی مخلوط کردن
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
modulator U لامپ مخلوط کننده
shuffling U بهم مخلوط کردن
shuffles U بهم مخلوط کردن
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
shuffled U بهم مخلوط کردن
organic silt U مخلوط بامواد الی
continous mixer U مخلوط کننده دائمی
shuffle U بهم مخلوط کردن
harsher U مخلوط بتن سفت
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
detrital cone U مخلوط افکنه واریزهای
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
dry blending U مخلوط سازی خشک
creole U دارای نژاد مخلوط
creoles U دارای نژاد مخلوط
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
etherize U بااتر مخلوط کردن
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
frequency mixer U مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
immiscibility U حالت مخلوط نشدنی
mix U مخلوط کردن ترکیب
harsh U مخلوط بتن سفت
mix U امیختن مخلوط کردن
cross loading U مخلوط کردن بارها
harshest U مخلوط بتن سفت
unalloyed U غیر مخلوط خالص
batches U اندازه مخلوط بتن
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
batch U اندازه مخلوط بتن
mixes U امیختن مخلوط کردن
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
potpourris U تنوع مخلوط درهم وبرهم
milk punch U مشروبات مخلوط با شیر وقند
ganister U مخلوط کوارتز و خاک نسوز
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
gas ligther U اتش زنه مخلوط گاز
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
2Rowdy
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com